باران
ابتدا ثبت نام کنید يا وارد شويد
[ دوشنبه 18 دی 1402 ] 17:54 ] [ حمیدرضاسفید ]
[ ]
شعرهای سفیدشعرهای خودم |
بارانابتدا ثبت نام کنید يا وارد شويد [ دوشنبه 18 دی 1402 ] 17:54 ] [ حمیدرضاسفید ] [ ] آهنگ عجیبربودی دل به نیرنگ عجیبی [ چهارشنبه 9 فروردين 1402 ] 3:26 ] [ حمیدرضاسفید ] [ ] دل پر زهنربازبان قرون پنج وشش [ سه شنبه 27 دی 1401 ] 13:40 ] [ حمیدرضاسفید ] [ ] دیگرتویارش نیستیگریه کن ای چشم من دیگرکنارش نیستی یاردیگرداردودیگرتویارش نیستی خیرمقدم گوبه پاییزی که سویت راگرفت چشم سبزروشنم دیگربهارش نیستی مُردآن روزی که رمزگفتگولبخندبود گریه هایت چیست آیا،سوگوارش نیستی؟ چشم من تسبیح مرواریدخودراپاره کن یاتظاهرکن که دیگربی قرارش نیستی ای دل غمگین من درخاطرات خودمگرد رفته راهی دیگروتودرمدارش نیستی تیروتارت میکندآنکس که امیدت بدوست می درخشدآنکه توامیدوارش نیستی تامیایدنام او،باسینه ی سوزان بخند تابداندباز مقهورقمارش نیستی... حمیدرضاسفید برچسب ها: شعرسفید , شعرسپید , حمیدرضاسفید , شعرعاشقانه , غزل عاشقانه , شعرنوعاشقانه , حمیدسفید , شعررامهرمز , شعرهای احساسی , [ بازدید : 470 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ][ دوشنبه 19 آبان 1399 ] 1:40 ] [ حمیدرضاسفید ] [ ] تمیزکوآن که وفارازجفا بازشناسد؟ انجام سخن رازسرآغاز شناسد کو انکه دراین دوره ی بیعشق ومحبت یاران محب را ز دغلباز شناسد؟ دنیاشده باساز غریبی متلاطم تابوت روان را چهکس ازسازشناسد؟ فریادسکوت ازهمه جا گشته مطنطن کوآن که صدای خرازآواز شناسد؟ پربسته ودل خسته وامیدشکسته درکنج قفس کیست که پروازشناسد؟ غم زینت دیواروستم زیور سفره ست این زیوروزینت همه اهوازشناسد رازیست میان من ویاران وفادار کویاروفادارکه این رازشناسد؟ ماراچه نیازاست به آن یارکه عمریست سرشارنیازاست وفقط نازشناسد؟ صدداغ براین دست نمک مرده نهادم واین داغ نه داغیست که خبازشناسد حمیدرضاسفید،.دیماه۹۸ برچسب ها: حمیدرضاسفید , حمیدسفید , شعر , شکوه وشکایت , مردم , تمیز , تشخیص , [ بازدید : 476 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ][ شنبه 12 بهمن 1398 ] 12:00 ] [ حمیدرضاسفید ] [ ] داغ کهنهاین کهنه داغ بردل من نو شود مدام هرگزنگیرد این دل غمدیده التیام می جوشد اندرونم ودل می تپد به درد عمرم تمام گشت ونشد غصه ام تمام حمیدرضاسفید برچسب ها: مادر , اندوه , حمیدرضاسفید , حمیدسفید , شعرهای سپید , [ بازدید : 459 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ][ شنبه 12 بهمن 1398 ] 11:55 ] [ حمیدرضاسفید ] [ ] به یادمادرنچقدرصحبت مادربه وجدمی آورد مرا گهیکه دلم بود چشمه ای ازدرد کناراوهمه رابود،راحت ورامش به هرکلام وزینش هزار آرامش که بودمادرخوبم اگرفرشته نبود؟ چه بودمادر اگرازوفا سرشته نبود؟ هنوز چشم قشنگش به حال ما نگران ومن خمیده زداغی که هست کوه گران به خواب من که میاید دلش پرآشوب است: توراخداچه خبراز محمدم؟ خوب است؟ زخواهران و برادر خبربده،شادند؟ به دورهم همه جمع وزغصه آزادند؟؟ خودت چه می کنی اکنون پرنده ی غمگین همیشه اخمو من،ترش کرده ی شیرین ومن همیشه پس ازخواب، درعذابم ودرد که مادراست،چه گویم به او؟؟ چه بایدکرد؟ حمیدرضاسفید برچسب ها: مادر , مرحوم , شعراندوه , رامهرمز , شاعر , غمگین , غصه , اندوه , حمیدرضاسفید , حمیدسفید , اهواز , برای مادر , [ بازدید : 462 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ][ شنبه 12 بهمن 1398 ] 11:53 ] [ حمیدرضاسفید ] [ ] بی وفاییپسته ی بی مغز راگو،بعدازاین خندان مشو لاجرم بی مغزها درهم تنیده دوبه دو کفش راباید به قدرپا خریدای دوستان ورنه گرتنگی کند باید ببخشی نوبه نو ماهمینیم ای رفیق ار دوست می داری بیا گرکه چرکینی زراه ورسم ما،ای جان،برو سنگ بالا مینهی،رسم رفاقت نیست این. هرکه هستی با« شما» کاری ندارم،آی «تو»!! سالها درسینه هاکشتیم بذر مهر وعشق بی نصیبی بین که حاصل کینه شد وقت درو بس محبت پاسخش نامهربانی شد مرا، شک ندارم جو زگندم روید وگندم زجو حمیدرضاسفید برچسب ها: حمیدرضاسفید , شعرهای سپید , شعرهای سفید , شکوه وشکایت , بیوغایی , پسته خندان , شعرغمگین , حمیدسفید , [ بازدید : 491 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ][ دوشنبه 22 مهر 1398 ] 15:32 ] [ حمیدرضاسفید ] [ ] برای مادرم که آسمانی شدبرلبم لبخندهم ،دیگرنیایدبعدتو خنده درچشمان من مادر،نشایدبعدتو صدگره بر اشک وبغض وزندگانی،وای من این گره هارا که میباید گشایدبعدتو پاشو وباالتماس ازدست،سیگارم بگیر این پسرراازگنه،مادر،که پایدبعدتو؟ برحذرمیداشتی ازگریه بعدازمرگ خود. گرنگریم خودبگو زین غم چه بایدبعدتو؟ گفته بودی بعدچندی دردوغم کم میشود لیک میبینم که دردوغم فزایدبعدتو تسلیت گفتند وغم خوردند بامن مردمان لیک غمخواری چوتو دنیا نزایدبعدتو..... حمیدرضاسفید برچسب ها: سوگ مادر , مادر آسمانی , مادرعزیزم , مادردوست داشتنی , مادرصبور , شعری برای مادر , حمیدرضاسفید , حمیدسفید , رامهرمز , اهواز , خوزستان , [ بازدید : 535 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ][ جمعه 14 تير 1398 ] 15:52 ] [ حمیدرضاسفید ] [ ] محبتزمینی نیست،بامی می فروشند. به صید کشته،دامی می فروشند. توراتاسودداری دوست دارند پس ازآن با کلامی میفروشند. به گامی می خرندت این جماعت نرفته چندگامی می فروشند. به نقدت می خرند این مردم ای دل پس ازچندی به وامی می فروشند. مکن خودراغلام تاجرعشق توراهمچون غلامی می فروشند مدهدست کسی جام محبت تورافردا به جامی می فروشند خریدارمحبت کیست جایی که مهرت رابه شامی می فروشند محبت ارزشش تا پای مال است دلت رابی دوامی می فروشند مشو غره به درس و عشق و لبخند تورا مانند عامی میفروشند اگرامروز نفروشند،فردا چوبرگیرند کامی می فروشند. حمیدرضاسفید برچسب ها: حمیدرضاسفید , مهرومحبت , بی وفایی , ارزش محبت , شعرجدید , شکده وشکایت , حمیدسفید , غزل , رامهرمز , بیوفایی یاران , [ بازدید : 532 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ][ سه شنبه 23 بهمن 1397 ] 17:28 ] [ حمیدرضاسفید ] [ ] عاقبت برسنگ قبرآرزوپرپرشدیماینکه دوری سرنوشت ماست راباورشدیم عاقبت برسنگ قبرآرزوپرپرشدیم. وعده ی فردای بهتر،سوخت امروزمرا هرچه فرداشدبه مانزدیک،مابدترشدیم ازهوس آتش بپاکردند ودرآن عشق را سوختندومابه جرم عشق خاکسترشدیم گشته ام رنجور، بانیمی تلنگربشکنم کوه بودیم ای عزیزان ما اگرساغرشدیم زندگی هرجابخشکدمرگ می جوشد ولیک ما به دوش زندگی بامرگ همبسترشدیم. #حمیدرضاسفید برچسب ها: گنجینه سپید , حمیدرضاسفید , حمیدسفید , خوزستان , رامهرمز , شعرهای سپید , شعرسپید , گریه می خواهم , شکوه وشکایت , غم واندوه , برای تو , فقط تو , غم عشق , دردوغم , تونیس , [ بازدید : 517 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ][ يکشنبه 7 خرداد 1396 ] 3:36 ] [ حمیدرضاسفید ] [ ] رفتیم وپابه سینه ی دنیاگذاشتیمرفتیم وپا به سینه ی دنیا گذاشتیم برهرچه بود گریه کنان پاگذاشتیم رفتیم وبی چراغ به ظلمت زدیم دل. پاراچه بی گداربه دریاگذاشتیم رفتیم مااگرچه ازاین شهر ،بادریغ دل رابه کوچه کوچه ی آن جاگذاشتیم رفتیم وخنجری که فراموش گشته بود دردست روزگار،مهیا گذاشتیم امروزراببین که چه بی عشق می رود.. ماعشق راهمیشه به فرداگذاشتیم عمری نگاهبان گلی بوده وکنون ازجبرروزگار،به یغماگذاشتیم!! خلقی نشسته اند،عزیزم توهم بیا یک قطره دردرابه تماشاگذاشتیم طی گرچه شدجوانی من،دل جوان نبود قلبی شکسته ،چندمعما گذاشتیم باروزگار و موج غمش چند کشمکش؟ این جنگ رابه هرکه جوان ،واگذاشتیم حمیدرضاسفید برچسب ها: حمیدرضاسفید , شعرهای سپید , شعرعاشقانه , رچسب ها: گنجینه سپید , حمیدسفید , خوزستان , رامهرمز , شعرسپید , گریه می خواهم , شکوه وشکایت , غم واندوه , برای تو , فقط تو , غم عشق , دردوغم , [ بازدید : 451 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ][ يکشنبه 7 خرداد 1396 ] 3:31 ] [ حمیدرضاسفید ] [ ] گریه می خواهم..🔵گنجینه سپید🔴: تووقتی نیستی یک ابرباران گریه میخواهم به قدراززمستان تابهاران گریه میخواهم تووقتی نیستی هرچندمی گریم ،پریشانم پریشانترزمن هم هست؟؟؟::گریان گریه میخواهم!!! همه جمعندومی گویندومی خندندوخوشحالند ولی تونیستی،باچشم خندان،گریه می خواهم تووقتی نیستی آنقدرغم درجان خود دارم که جان زیبنده ی من نیست،بی جان گریه میخواهم چه انسانها که دردنیا برای عشق می گریند!! برای عشق،قدرهرچه انسان گریه می خواهم برایت گر نکردم گریه تاامشب پشیمانم، ازامشب بادوتاچشم پشیمان،گریه می خواهم #حمیدرضاسفید کانال تلگرامی گنجینه سپید https://t.me/joinchat/AAAAADvnDUzsxdc5etmnLA برچسب ها: گنجینه سپید , حمیدرضاسفید , حمیدسفید , خوزستان , رامهرمز , شعرهای سپید , شعرسپید , گریه می خواهم , شکوه وشکایت , غم واندوه , برای تو , فقط تو , غم عشق , دردوغم , تونیس , [ بازدید : 449 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ][ پنجشنبه 17 فروردين 1396 ] 23:58 ] [ حمیدرضاسفید ] [ ] قلبی شکسته.....چندمعماگذاشتیمرفتیم وپا به سینه ی دنیا گذاشتیم برهرچه بود گریه کنان پاگذاشتیم رفتیم وبی چراغ به ظلمت زدیم دل. پاراچه بی گداربه دریاگذاشتیم رفتیم مااگرچه ازاین شهر ،بادریغ دل رابه کوچه کوچه ی آن جاگذاشتیم رفتیم وخنجری که فراموش گشته بود دردست روزگار،مهیا گذاشتیم امروزراببین که چه بی عشق می رود.. ماعشق راهمیشه به فرداگذاشتیم طی گرچه شدجوانی ما ، دل جوان نبود قلبی شکسته ،چندمعما گذاشتیم عمری نگاهبان گلی بوده وکنون ازجبرروزگار،به یغماگذاشتیم!! خلقی نشسته اند،عزیزم توهم بیا یک قطره دردرابه تماشا گذاشتیم باروزگار و موج غمش چند کشمکش؟ این جنگ رابه هرکه جوان ،واگذاشتیم... #حمیدرضاسفید https://t.me/joinchat/AAAAADvnDUzsxdc5etmnLA برچسب ها: گنجینه سپید , حمیدرضاسفید , حمیدسفید , شعرعاشقانه , شعروشعور , شکوه وشکایت , رامهرمز , شعررامهرمز , شعرمعاصر , شعرکلاسیک , شعروزن وقافیه , ترانه سرایی , [ بازدید : 446 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ][ يکشنبه 22 اسفند 1395 ] 8:27 ] [ حمیدرضاسفید ] [ ] فریادحق طلبیبرای حق خودت ناله کرده ای آیا؟ زاشک،گونه چنان لاله کرده ای آیا؟ برای آبروی خویش صورت خودرا اسیر سیلی سی ساله کرده ای آیا؟ زبس نداری و فقر ,ارتباط خودراقطع به عمه وعمو وخاله کرده ای آیا؟ زدی زخواهش فرزندداد بی پولی؟ وشب دو گونه پرازژاله کرده ای آیا؟ برای آن که بدانند خنده هم بلدی به زور،کنج لبت چاله کرده ای آیا؟ نشسته ای شب عیدی به سفره ای خالی؟؟؟ وناامیدبسی ناله کرده ای آیا؟ #حمیدرضاسفید https://t.me/joinchat/AAAAADvnDUzsxdc5etmnLA برچسب ها: حق گویی،حقیقت ،حق طلبی , شکوه وشکایت , حمیدرضاسفید , حمیدسفید , کارمند , حقوق کارمندی , حقوق بازنشستگی , رامهرمز , اهواز , حقوق فرهنگیان , کارمندان دولت , حقوق , [ بازدید : 420 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ][ شنبه 14 اسفند 1395 ] 19:33 ] [ حمیدرضاسفید ] [ ] |